قاصدک مهر

متن مرتبط با «یه سوال» در سایت قاصدک مهر نوشته شده است

سانچی، یه تراژدی دیگه!دوباره تسلیت!

  • خدایا چرا دیگه دعاهامون مستجاب نمیشه؟!!چند تا خبر بد دیگه باید بشنویم؟!انگار نفرین شدیم!!! تسلیت میگم به همه مردم ایران و آرزوی صبر میکنم برای خونواده هاشون... نفت کش سانچی 24 دی 1396 پس از چندین روز سوختن، غروب کرد و همه امیدهامون برباد رفت شعر زیر از بابامه به یاد این حادثه تلخ "غریبانه می سوزیم  تمام بودن هایمان را  در افقی که  باور نداریم .... سرزمین تلخی است  تمامی هستی ما !!!! عشق در آتش  مثل ابراهیم در آوارگی.... تمامی اشک های ناسور را تلخ تلخ  سر می کشیم   تمام رفتن های  این روزها را  زلزله .... کف خیابان .... آتش سانچی ... و دل بی صاحب ما ..... آتش مهیاست باور کنیم ققنوس پر خواهد گشود .... #ن_آتش " , ...ادامه مطلب

  • تکیه گاه من

  • چند وقتیه که دلمون میخواد ثمره عشق ابدیمون با نفس های گرمش، خونمون رو گرم تر کنه. و می نویسم تا شاید دغدغه های زندگیم تجربه ای باشه برای بقیه..... امید که روزی نی نی ام بزرگ شه و دغدغه های این روزهای پر استرس رو بخونه و شایدم به حال الان مامانش بخنده (از اوایل تابستون 1393 ، پس از چهارسال زندگی مشت, ...ادامه مطلب

  • قلب آبیها تپید

  • هوراااا،  ما دربی رو بردیم. تبریک به همه استقلالی ها. برد دلنشینی بود.  3-2 استقلال،  هوراااااستقلال فاتح دربی 84 ام شد.دلتون شاد و لبتون خندون آبی های کشورم... . , ...ادامه مطلب

  • آتلیه

  • عکس ها مربوط به دوازده مرداد 1395، آتلیه طنین.  البته این ها فایل های خامشه قبل از فتوشاپ و چاپ.  قراره فتوشاپ شده هاشم بهم بده که هنوز نداده!!!  گرچه فرق چندانی با خامش نداره و فقط محیط دور و برش مرتب تر شده. این شیش تا عکس لختی پسرم روی یک شاسی کنار هم فوتوشاپ شدن و رفتن رو دیوار اتاقش.  قابی با 6 عکس.  من که عاشق این شاسی عکسش شدم.  خودش هم نگاهش میکنه و اشاره میده میگه " ne ne " فکر کنم منظورش "نی نی " یا شایدم " نویان " باشه! پسرم حسابی باباشناس شده برای خودش.  این ترم مهدی درس هاشو شنبه یکشنبه برداشته. شنبه تا غروب و یکشنبه از اول صبح  کلاس داره و باید درس بده،  به همین خاطر گفتیم شب برنگرده کرمانشاه و همون مهمانسرا کنگاور بمونه که رفت و آمدش تو جاده کمتر شه.  دیشب هفتم اسفند 1395 اولین شبی بود که مهدی کنگاور موند. نویان مدام صداش میزد "بابا؟! " یه بار هم باهاش تلفنی حرف زد و وقتی مهدی گوشی رو قطع کرد کلی ناراحت شد جوجه.  پسرم حسابی شیکمو شده.  عاشق کباب هم هست!  جمع, ...ادامه مطلب

  • یه سوال؟

  • (دلم نیومد از این آدم آهنی کوچولو بگذرم! کاپشن که میپوشونم مثل آدم آهنی میشه و تعادلش رو نمیتونه حفظ کنه هوا بس ناجوانمردانه سرد است! سرد و بیخیر! سرمای زیر صفر درجه و دریغ از یه قطره بارون یا یه دونه برف! خدایا نظری کن...) بدجوری ذهنم درگیر این مساله شده!  گفتم اینجا مطرح کنم شاید کسی بتونه کمکم کنه.  همون طور که میدونین نویان تازه راه افتاده و حس استقلال طلبی میکنه!  میخواد خودش تصمیم بگیره و خیلی اوقات باعث دردسر میشه!  مثلا اینکه میگه خودم راه برم و وقتی زمین میذارمش که راه بره،  همیشه خلاف جهتی که ما میریم راه میوفته!  عاشق پله است و جایی پله میبینه مدام بالا میره،  پایین میاد و بی وقفه ادامه داره و ادامه داره!!!  مثلا پارک میریم سرسره که سوار نمیشه!  فقط پله هاشو بالا پایین میره!  یا تو راهرو مامان اینا، مدام میخواد بالا پایین کنه!  و وقتی که مانعش میشیم گریه میکنه!  یادش هم نمیره!  جوری گریه میکنه که دلت کباب میشه!  رو مطالعاتی که داشتم سعی میکنم به گریه هاش بها ندم که فکر نکنه با گریه میتونه به خواستش ب,یه سوال مسخره,یه سوال,یه سوال جالب ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها